سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوشته شده توسط : علی دشتی

 

سلام به دل ابری که هر لحظه دنبال باریدن است

من هم وقتی دلم ابری می شود و می خواهد ببارد دوست دارم به

بالاترین نقطه یعنی قله کوه بروم تا بارشم را کسی نبیند

 

ببار ای ابر بارانی ببار ای  اشک آسمانی

 دلم تنهاست و می داند که تنها بارش باران آرامش بخش  آن است

 ببار ای ابر آسمانی که تنها بارش باران کند آرام این دل بی تاب تنها

را که تنها در دل طوفان زده بر آب دریاها نمی دانی چر ا دل چنین بی

تاب و تنهاست کسی همدرد این تنهای شب نیست کسی همپای تنهایی من

نیست نمی دانم چرا دل در تب و تاب است کسی گویا به یاد تنهایی ام

نیست

 ببار ای ابر آسمانی که تنها بارش باران اشک است که همدرد دل

تنهای ماست

ببار ای ابر در تنهایی من که تنها باران می تواند درون شیشه تنهای من

آید چه کس داند کجایم نه کس خواهد که درد تنهایی را بداند نه کس

خواهد که این غم را از تنهایی من بخواند نه کس خواهد این تنهایی را

از من بگیرد

 نمی دانم چرا باران هم نمی بارد به تنهایی من

خدا هم از دل تنهای من غافل شده است انگار مرا از یاد برده مرا در

تنهای خویش تنها نهاده ببار ای ابر آسمانی که تنها مرهم درد من

هستی...

< دوستان گلم نظر یادتون نره>



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/7/24:: 6:20 عصر نظرات ( )