سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوشته شده توسط : علی دشتی

زخم زبون مردمم واسه دل من عادیه

همه میگن قد تو نیستم آخه دستام خالیه

 

حالا میخوام بهم بگی آخر این قصه چیه

اونیکه دوسش داری منم یا کس دیگه

 

اگه با من بمونی بی خیال حرف مردم

اصلا مهم نیست که بیاد درد دیگه روی دردام

 

بگو که دروغ میگن که تو منو دوست نداری

بگو به جز من تو دلت دیگه کسی رو نداری

 

اگه که حرف تو هم با حرف مردم یکیه

تو هم میگی که زندگی مگه به این سادگیه

 

اگه تو منو نمیخوای فقط به من نگاه بکن

چیزی نگو خودم میفهمم اسم منو صدا نکن

 

اگه واست زیادیم میرم از اینجا به خدا

شایدم قسمت اینه که ما بشیم از هم جدا

  

غصه قلبمو نخور عادت داره به بی کسی

خودمو قانع میکنم که ما به هم نمی رسیم

 



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/12/2:: 8:43 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

می شد از بودن تو عالمی ترانه ساخت
کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت
با تو می شد که صدام همه جارو پر کنه
تا قیامت اسم ما قصه ها رو پر کنه
اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی
کور و کر بازیچه باد مثل یه بادبادکی
دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم
تو رو خیلی دیر شناختم وقتی که تموم شدم
نه یه دست رفیق دستام نه شریک غم بودی
واسه حس کردن دردام خیلی خیلی کم بودی
توی شهر بی کسی هام تو رو از دور می دیدم
تا رسیدم به تو افسوس به تباهی رسیدم
شهر بی عابر و خالی شهر تنهایی من بود
لحظه شناختن تو لحظه تموم شدن بود
مگه می شه از عروسک شعر عاشقونه ساخت
عاشق چیزی که نیست شدروی دریا خونه ساخت



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/22:: 4:23 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

   ای خدای حکمت آفرین و انسان ساز !

   بنده علیل تو در کلام و عبد ذلیل ات در مقام از ذکر حکایت اغیار و شکایت بر احباب ،  نادم و پشیمان است. چراکه از اولی غیبت درآید و دومی شرک خفی زاید. او طالب ضمیری زلال و دلی روشن است که وی را از زندان نجات دهد و قفل هبوط بر وی بشکند.

   معبود من  !

   در پی آنم برگردم. اینجا تاریک است .پراز دالان های تنگ و تودرتوی ظلمانی که گذر از آنها به گمانم محال است. خلائق راز بان نیند. با هر صندوقچه رازی که باز می شود تن هــــــــا بی سروجان می شوند و آنچه در این عالم زیاد است، منظومه های بی سر ند. همه مظنون همند و دنبال کسی می دوند که او را به پای دار برند و تاوان دگران از دگران ستانند و بر نعش قربانی، گناهانشان را حک نمایند تا مبادا از هزاران جرم و خطا ،خاری در پایشان خلد.

   خدایا !

   اینجا خیلی خرابند. حرمت خراباتیان ندارند و راه بر خرابات خراب می کنند. سبوها تشنه اند و دائم خواب آب می بینند. نمیدانم آب چرا از سبو گریزان است؟  ایامیست قهقهه مست ساز صراحی به گوش نمی آید و به بهانه حیا از ما رویگردان است. رباب و بربط و عود هم سر به دامان ساقی گذاشته اند و فصل خواب را آغازیده اند. تار و سه تار را چون نغمه گران قدیمی اند، به اندرون راه نمیدهند. از دورانی که پرده ها با هم نمی خوانند، پرده دری رواج یافته است و چون پرده کنار می رود، شاهد بازاری را در نیاز می بینیم. فصل غارت ایمان و تجارت عقیده است. هرکس ورقی از زندگی در خفا بدست می آرد تا روزی آن را جهت قصدی، جلا دهد و بر ملا سازد.

   سیلاب تفرعن، نهال های برآمده از بوستان محبت و عدالت را با خود می برد و در واهمه ایم، بهار انتظارمان به تأخیر افتد.

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/22:: 3:53 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

Love Is That Ocean In Which , If You Drown.

You Wonot Call For Help Becaus It Is The Suicide

To Begin Another Beautiful Life . . .

 

عشق اقیانوسیست که اگر درونش غرق بشی نمیتونی طلب کمک کنی

به خاطر اینکه این یک خود کشیه که تو مرتکب شدی برای یک زندگی جدید و زیبا

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Love Means To See SomeOne

With Closed Eyes , To Miss Some One In Crowd . . .

 

عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن و از بین همه دلتنگ یک نفر شدن . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

When Things Go Wrong , When Sadness Feels Ur Heart

When Tears Flow In Ur Eyes , Always Remember 3 Things

1. I Am With You

2. still With You

3. Will Always b...

 

وقتی که اشتباهی پیش میآید ، وقتی که احساس ناراحتی میکنی

وقتی که اشک از چشمات سرازیر میشه همیشه 3 چیز را به خاطر بیار

1.من همیشه با توام

2. هنوز با توام

3. با تو خواهم ماند . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Dont Wait Until It Is Too Latet , Tell SomeOne How Much You Love

How Much You Care , Because When They"re Gone No Matter How Loud You Shout

And Cry , They Won"t Hear You Anymore . . .

 

صبر نکن ، هرچه قدر هم دیر شده ، بهش بگو چقدر عاشقشی

چه قدر برای تو اهمیت داره ، چون اگه اون بره دیگه مهم نیست

هرچه قدر که تو فریاد بزنی و بلند گریه کنی ، اون دیگه صداتو نمیشنوه . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

To Find Some On In Eve Tought , To Life For SomeOne , Love SomeOne

But Sure That Some One Is Only One . . .

 

برای یکی زندگی کن ، و عاشق یکی باش

اما مطمئن باش که اون یک نفر یک نفره . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Only The Open Heart recivers Love

Only The Open Mind Recivers Wisdou

Only The Open Hand Recivers Gift

And Oly The Cute Ones Recivere Massages From Me . . .

 

فقط اونائی که قلب بزرگی دارن عشق رو دریافت میکنند

فقط اونائی که روشن فکر هستند ، عقل و خرد رو دریافت میکنند

فقط اونائی که دست و دل بازند هدیه رو دریافت میکنند

و اونی که با مزه هست این پیغام من رو دریافت میکنه . . . !

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

I Love You So Compeletly Our Love Is Deep

As The Ocean As High As Stars And As Special As Sky

 

خیلی دوست دارم ، عشقمان بسیار عمیق مثل یک اقیانوس

به بلندی ستاره ها و به بی نظیری آسمان . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

As Days Go By My Feelings Get Stronger , To Be In Your Arms

I Can"t Wait Any More , Look Into My Eyes And You

Will See That It"s True . Day And Knight My Thought Are Of You

 

روزها میگذرند و در آغوش تو بودن احساس من را قویتر میکند ،

بیشتر از این نمیتوانم صبر کنم ، توی چشمهای من نگاه کن ، خواهی دید که

حقیقت داره ، روز و شب به فکر تو هستم . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

If There Were No Words , No Way To Speak

I would Still Hear You

If There Were No Tears No It to Feel In Side

I Would Still Feel For You And Even If The Sun Refuse To Shine

Even If All Ends Ran Out Love I Would Still have You Here

 

اگر هیچ راه و حرفی وجود نداشت برای صحبت کردن

من باز هم صدایت را میشنوم ، اگر هیچ اشکی وجود نداشت ، من تو را احساس میکنم

و حتی اگر خورشید از تابیدن جلوگیری میکرد و تمام پایان ها به عشق منتهی میشد

من تو را اینجا کنارم دارم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Thoes We Love Never Go Away , Ther Walke Beside Us every Day

Un Seen... Un Hear... Still Near ... Still Loves ... Still Missed

And Still Very Dear . . .

 

اونائی که ما عاشقشون هستیم هیچ وقت از ما دور نمیشوند

هر روز کنار ما راه میروند اما دیده نمیشوند ... شنیده نمیشوند

و هنوز نزدیک و هنوز عاشق ... هنوز دلتنگ و خیلی عزیز . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Ultimate Truth Of Love :

Love Is What :

Can Be Felt , Not Told , It Can Be Given , Not Sold

It Comes When You Least Expect It And Leves You When You Most Neet It . . .

 

آخرین حقیقت عشق :

عشق چیزیست که :

حس شدنیست ، نه گفتنی ، دادنیست ، نه فروختنی

موقعی میاد که انتظارشو نداری ، و ترکت میکنه که بهش احتیاج داری . . .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

Be Mine Vallentine

I Am Sending You This , Vallentine Wish With Hungs And Kisses

Too Cause Ther A Place Here In My Neae That"s Made Only For You

Happy Vallentine Days . . .

 

مال من باش "ولنتاین"

من این آرزوی ولنتاین را برای تو میفرستم ، با آغوشها و بوسه ها

جائی را میسازم اینجا نزدیک خودم ، که فقط برای توست
سه ستاره تقدیمت میکنم: یه ستاره پر بوسه که دلم بی تونپوسه، یه ستاره پرامیدواسه هرکی که تورودید، یه ستاره پررویاچه قشنگه باتودنیا

<دوستان گلم نظر یادتون نره>



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/21:: 11:43 صبح نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی
http://img4up.com/up2/66889726707286948745.jpg
چه غمگینم من از غم می نویسم
ز سوز هجر و ماتم می نویسم

اگر گفتم ز خود گاهی زیادی
غلط کردم دگر کم می نویسم

نوشتم نام خود دور از تو ای دوست
بیا بنگر که با هم می نویسم

کجا باید نگارم نام پاکت
چو نامت سقف عالم می نویسم

به صد خطی نویسم نام این عشق
چو عشق است و به خاتم می نویسم

دگر رفتی و امیّدم ز غم مرد
کمر بشکسته و خم می نویسم
< دوستان گلم نظر یادتون نره>


کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/20:: 3:1 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

http://img4up.com/up2/80114874983969489425.jpg

به خودم می گویم مهم نیست…

به خودم شک کردن را می آموزم :

- ایا واقعا ارزشش را داشت…یا دارد ؟

به خودم خیلی چیز ها گفته ام…و می گویم…

به خودم می گویم…همیشه ، وقت هست برای فراموش کردن…

 

 

حداقل به اندازه ی تمامی باقی عمرت…. 

 

ولی…ته همه ی اینها این است که :

من غمگینم…

< دوستان گلم نظر یادتون نره>



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/20:: 2:46 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

حال من بد نیست غم کم می خورم

کم که نه! هر روز کم کم می خورم

آب می خواهم، سرابم می دهند

عشق می ورزم عذابم می دهند

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب!!!

خنجری بر قلب بیمارم زدند

بی گناهی بودم و دارم زدند

دشنه ای نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

سنگ را بستند و سگ آزاد شد

یک شبه بیداد آمد داد شد

عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام

تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام

عشق اگر اینست مرتد می شوم

خوب اگر اینست من بد می شوم


هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه!

فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!

هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه!

    هیچ کس اندوه مارا دید؟ نه!

   هیچ کس اشکی برای ما نریخت

هر که با ما بود از ما می گریخت



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/18:: 10:34 صبح نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

هرکی دل تنگه، هرکی عاشقه، هرکی تنهاست و هرکی....

عشق فرمود فراق

تو هر گز نازنین صادق نبودی

به فکر این دل عاشق نبودی

دل پاکی که حکم کیمیا داشت

به تو دادم ولی لایق نبودی

تو یادت هست ما بی کینه بودیم

نگهبان غمی دیرینه بودیم

چو مرغ آه ، با هم گرم پرواز

کلام روشن آیئنه بودیم

دل غمدیده درمانی ندارد

سر شوریده سامانی ندارد

گمان کردم که در پایان راهم

ولی این راه پایانی ندارد



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/11/18:: 10:9 صبح نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند ... چشمانم

بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد ...

آخ که چقدر تنهایم ... دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم

بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته

شده است ...

رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته .... پیر

تنها.... تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های

دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ....

اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی

دوباره ای است ... پس برگرد ... عاشقانه برگرد

برای همیشه برگرد...

<دوستان گلم نظر یادتوننره >



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/9/24:: 6:52 عصر نظرات ( )
نوشته شده توسط : علی دشتی

http://mohajer0441.persiangig.com/image/rafte.jpg

 

آهستـه تر بیا ..

غوغا نکن که دلم ..

با شور دردناک نفس های گرم تـو بی تاب می شود ..

آهستـه تر بیا،دلواپسم نکن..

برای خاطره بازی فرصت،همیشه هست ..

وقتی تـو می رسی ..

احسـاس می کنم سکوت می شکند..

ثانیه ها گـرم می شوند..

فاصله ، از لای انتظـار پنجره فرار می کند..

آغـوش می شود تمام تنم از نگاه تـو..

جایی برای کلام نیست..

خاطـره ، خود با تمام آنچه هست ..

میان چشـم های عاشـق ما حرف می زند و آرام ..

برگ می خورد ..

وقتی تـو می رسی زندگی ،با تـو می رسد..

احسـاس می کنم..

جایی ، میان پلک های مدام اضطراب..

برای ما ساخته اند ..

احسـاس می کنم..

ما را درون هاله ای از عطر و آرزوانداخته اند ..

وقتی تـو می رسی ..

عاشـق تر از همیشه حرف می زنم ..

شیرین تر از همیشه بغض می کنم..

وقتی تـو می رسی..

من، به تمام آنچـه دوسـت دارمَش می رسم...

دوستان گلم نظر یادتون نره

 



کلمات کلیدی :
تاریخ انتشار : 90/9/9:: 11:48 عصر نظرات ( )
<      1   2   3   4   5   >>   >